سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوهسار کنده 7
 

عکس, تصویر, گفتگوی بند و خدا گفت و گوی خدا و بنده اش

گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را

که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم

آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟

گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی

که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی،

من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی،

من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد،

با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟..


[ چهارشنبه 92/2/25 ] [ 2:36 عصر ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

تو زندگی 3 نفر باش یکی برای خودت یکی برای خدا و یکی برای دیگری برای خودت زندگی کن برای خدا زندگی رو اونجوری که میخواد بساز و برای دیگری زندگی باش. اینجا حرفهای زیادی برای گفتن داریم با هم روزهای قشنگی رو میسازیم ... سلام حسینی هستم خوشحال میشم اگه نظر بدین http://kuhsarkandeh7.ParsiBlog.com
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 130
بازدید دیروز: 208
کل بازدیدها: 200999